سلام غزلم غزل جون شنیدم شب یلدا بیمارستان بودی گفتن زردی داشتی دکتر گفته بود باید بستری بشی دیروز هم مرخص شدی .. بابایی همه بچه ها زردی میگیرن و بعد از یه مقدار مراقبت خوب میشن ایشالا تو هم این دوران را میگذرونی و زودتر خوب خوب خوب میشی و مرحله به مرحله بزرگتر میشی دلم برات تنگ شده عزل جونم آخه نمیدونم تو نیم وجبی چه جاذبه ای داری که اینقدر دل بابایی برات تنگ میشه؟ مغز بادوم من عزیز دلم ..... اینقدر نازک نارنجی و نرم و لطیفی که آدم نمیتونه ببوست مخصوصا من !!! دست به صورت ماهت میزنم قرمز میشه .... زود باش بزرگ شو میخوام بخورمت!!! هوووممممم عزیزم چشم به هم بزنیم بزرگ شدی و این دوران طفولیت گذشته ..... همین دیروز بود ا...